31 خرداد 1401 - 20:07

نامه‌ی ۶۱ اقتصاددان؛ سیاسی و غیرعلمی!

هفته‌ی پیش ۶۱ اقتصاددان در نامه‌ای به مردم ایران، از سیاست اصلاحات یارانه‌ای دولت انتقاد کردند و گفتند که دولت به جای اصلاحات یارانه‌ای، باید در مقابل غرب کرنش کند تا توافق سریع‌تر انجام شود، FATF را بپذیرد و هزاران میلیارد تومان ردیف بودجه‌ی اضافی را حذف کند تا بتواند همچنان سیاست ارز ۴۲۰۰ تومانی را ادامه دهد.
نویسنده :
امیرحسین طالقانی
کد خبر : 12033

پایگاه رهنما:

هفته‌ی پیش 61 اقتصاددان در نامه‌ای به مردم ایران، از سیاست اصلاحات یارانه‌ای دولت انتقاد کردند و گفتند که دولت به جای اصلاحات یارانه‌ای، باید در مقابل غرب کرنش کند تا توافق سریع‌تر انجام شود، FATF را بپذیرد و هزاران میلیارد تومان ردیف بودجه‌ی اضافی را حذف کند تا بتواند همچنان سیاست ارز 4200 تومانی را ادامه دهد. این در حالی است که ایشان اعتراف کرده‌اند که سیاست ارز 4200 تومانی از ابتدا صحیح نبود، اما گفته‌اند دولت باید اصلاح آن را به بعد از بحران جهانی مواد غذایی (ناشی از جنگ روسیه و آمریکا) موکول کند. این نامه جوری در رسانه‌ها بازتاب یافت که گویا مجموعه‌ی اقتصاددان‌ها در مورد محتویات آن اجماع‌نظر دارند. این در حالی است که اتفاقاً اولاً این 61 اقتصاددان در میان صدها اقتصاددان دیگر که نظر متفاوتی دارند، اقلیت هستند و در ثانی، در این یادداشت خواهیم دید که ادعاهایشان کاملاً سیاسی و غیرعلمی است و نباید به آن اعتنا کرد.

 

  • چرا سیاسی!؟

اما چرا این نامه، کاملاً سیاسی و غیرعلمی است!؟ در این جور مواقع، سنجش نیت نگارندگان نامه کار دشواری نیست. کافی‌است جست‌و‌جو کنیم و ببینیم در برهه‌های دیگر، چه مواضعی داشته‌اند. اقتصاددانی که با تغییر دولت‌ها و در شرایط متفاوت سیاسی، مواضع متناقض بگیرد، خود نشان داده است که مواضعش علمی و قابل اعتنا نیستند. وقتی به سابقه‌ی این 61 اقتصاددان نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که در آبان‌ماه سال 1398 هیچ صدایی از اکثریت ایشان در نیامده است. در آن سال دولت حسن روحانی قیمت بنزین را یک‌شبه بالا برد و بعد هم در تلویزیون گفت: «خود من هم صبح شنبه فهمیدم». همچنین تا مدتی هیچ سیاست حمایتی‌ای برای طبقات پایین تعبیه نشده بود تا جایی که بعداً با فشار افکار عمومی مجبور شدند به بخشی از جامعه، یارانه‌ی معیشتی بدهند. این را مقایسه کنیم با اصلاحات یارانه‌ای دولت رئیسی که پیش از اجرای طرح، رئیس‌جمهور و تعداد زیادی از وزرا به تلویزیون آمدند و توضیحات مفصلی ارائه کردند. همچنین همزمان با سخنرانی تلوزیونی رئیس‌جمهور، یارانه‌ی دو ماه، پیشاپیش به حساب مردم ریخته شد.

 

  • پیش‌بینی‌های غیرواقعی

بنابراین در مقام مقایسه، اصلاحات یارانه‌ای دولت رئیسی به مراتب بهتر از اصلاح قیمت بنزین در دولت روحانی اجرا شد. اتفاقاً به همین دلیل هم بود که در دولت روحانی، اعتراضات بسیار گسترده‌ای را شاهد بودیم ولی در اصلاحات یارانه‌ای اخیر اعتراضات بسیار کمتر و فقط در چند نقطه‌ی خاص از کشور بود. با این حال سابقه‌ی این اقتصاددان‌ها نشان می‌دهد که هیچ موضعی در سال 1398 نداشتند! همچنین بیش از 40 نفر از این 61 اقتصاددان در سال 1396 نامه‌ای خطاب به مردم ایران نوشته بودند و ادعا کرده بودند که اگر حسن روحانی رای بیاورد، ما شتابان به سمت توسعه خواهیم رفت. اتفاقاً دیدیم که دولت دوم حسن روحانی، چند گام رو به عقب بود. دولتی که اتفاقاً تعدادی از همین 61 نفر در آن مسئولیت داشتند. بنابراین سابقه نیز نشان داده که ادعاهای این افراد در نامه‌ها معمولاً به وقوع نمی‌پیوندد.

 

  • سلامت؛ گروگان غرب‌گرایان

عجیب آنکه راه‌حل‌های ایشان نیز در نامه‌ی اخیر فرقی با نامه‌های قبلی نکرده است. در حمایت از روحانی نیز معتقد بودند که اگر دولت ما تسلیم غرب شود، وضع اقتصادی خوب می‌شود اما دیدیم که دولت برجام را تصویب کرد اما سال 1397 آمریکا –بر اساس منافع ملی خود- از برجام خارج شد و دولت غرب‌گرا نیز هیچ کاری نتوانست انجام دهد. بنابراین به‌تجربه ثابت شده که راهکار پیشنهادی ایشان صحیح نیست. در مورد پیوستن به FATF نیز این جماعت در دولت قبل ادعا می‌کردند چون ما به این نهاد نپیوسته‌ایم و برنامه‌های پیشنهادی‌اش را اجرا نکرده‌ایم، نمی‌توانیم برای واردات واکسن، تبادلات مالی داشته باشیم. پس فوتی‌های کرونا، تقصیر مخالفان FATF است. این در حالی است که دولت جدید آمد و بدون پیوستن به FATF مشکل واکسن را حل کرد و تعداد فوتی‌ها را از چندصد نفر به زیر 10 نفر رساند و نشان داد که غرب‌گرایان، سلامتی مردم را گروگان گرفته بودند تا جمهوری اسلامی را مجبور کنند به FATF تن دهد.

 

  • پیشنهادات توهمی

در مورد اینکه دولت می‌تواند با حذف ردیف‌های اضافی بودجه، نیاز به اصلاحات یارانه‌ای را برطرف کند نیز نویسندگان نامه نمی‌دانند که دنیا نگران قحطی مواد غذایی است و همین حالا، تورم جهانی مواد غذایی 30 درصد است. همچنین نمی‌دانند که در سال گذشته، 16 میلیارد از 43 میلیارد دلار درآمد نفتی ما خرج سیاست غلط ارز 4200 تومانی شد. این در حالی است که احتمالاً امسال درآمدهای ارزی ما کمتر می‌شود اما هزینه‌ی دلاری سیاست ارز 4200 تومانی دست‌کم 30 درصد جهش خواهد داشت. بنابراین دولت برای مدیریت بحران مواد غذایی، حتماً باید دست به اصلاحات یارانه‌ای بزند. منظور این افراد از ردیف بودجه‌های اضافی نیز، ردیف بودجه‌ی دفاعی است که محاسبات نشان می‌دهد در بیشترین حالت، ما تنها 5 درصد درآمد نفتی‌مان را خرج امنیت ایران در منطقه کرده‌ایم. بنابراین در مقابل بار مالی ارز 4200 تومانی، اصلاً رقمی نیست. همچنین این ادعا که حرف این 61 نفر، حرف همه‌ی اقتصاددانان است نیز غلط است. ایشان ادعا کرده‌اند که اقتصاددانان نهادگرا هستند اما افرادی مانند دکتر عباس شاکری و دکتر فرشاد مومنی که سرشناس‌ترین اقتصاددانان نهادگرا هستند، این نامه را امضا نکرده‌اند؛ چه رسد به اقتصاددانان سایر مکاتب فکری!

ارسال نظرات